چگونه سرمایه گذاری طلا به اقتصاد آسیب می رساند و به یک پیشگویی خود تحقق می یابد

یکی از سرمایه گذاری های بیش از حد در آنجا ، طلا است ، با نقره ، پلاتین و گاهی اوقات پالادیوم به عنوان پسر عموی دوردست در پشت سر می رود. برای اینکه کاملاً صادقانه بگویم ، من ترجیح می دهم سرمایه گذاری در مواردی را که باید کمی در مورد آن بیاموزم و این که هر وب سایت در اینترنت به من چشمک نمی زند ، به من می گوید که بخرم. شاید من ساده لوح باشم ، اما این باعث می شود احساس کمی بیشتر از این که من فقط گله را دنبال نمی کنم و به یک حباب عظیم خریداری نمی کنم. در این مقاله ، من این استدلال را مطرح خواهم کرد که فتیشیسم کالا یا تمایل به داشتن کالاهای جسمی به عنوان یک سرمایه گذاری ، به اقتصاد واقعی آسیب می رساند و رشد اقتصادی واقعی را کند می کند. به همین ترتیب ، سرمایه گذاران مسئول باید از تمرین خودداری کنند (گذشته از این واقعیت که فلزات گرانبها همه در ارزیابی های بزرگ حباب تجارت می کنند). به خاطر راحتی ، من در طول این مقاله به فلزات گرانبها به طور کلی به عنوان "حباب براق" مراجعه می کنم. این امر به این دلیل است که آنها براق هستند ، و به این دلیل که در حال تجارت با ارزش های بزرگ حباب هستند.

(برای بزرگنمایی کلیک کنید)

چه چیزی این نمودار را به وجود آورد ، راه؟آیا این درآمد شدیدی بود؟انتظار درآمد قوی؟Hyperinflation؟نه. این یک تغییر در احساسات بود ، که باعث ایجاد عجله ای از مردم برای تعقیب حرکت حباب براق شد. ارزش ، ارزش واقعی که پیشرفت را ایجاد می کند و زندگی مردم را بهتر می کند - این نوع چیزها ادامه دارد. احساسات می تواند و با نسیم از بین می رود.

برای شروع ، من می خواهم ابزار اصلی اقتصادی هر سرمایه گذاری را در نظر بگیرم. بیشتر سرمایه گذاران فکر می کنند که هدف از یک سرمایه گذاری ، درآمدزایی آنها است. اما عملکرد جوامع بشری رفتارهای پاداش نمی دهد که به آن جامعه کمک نمی کند. به طور کلی ، قوانینی برای جلوگیری از وقوع این نوع کار تصویب می شود. خوب ، چگونه سرمایه گذاری به جامعه کمک می کند؟این واقعاً بسیار ساده است. هنگامی که شما در سهام یک شرکت سرمایه گذاری می کنید ، این اساساً یک فعالیت تأمین مالی برای آن شرکت است. شما در این شرکت سهم می گیرید و شرکت برای خرید چیزهایی پول می گیرد. خرید اوراق قرضه همان کار را انجام می دهد اما با خطر کمتری و پاداش کمتری برای شما. اکنون ، در همان عمل خرید چیزها. هر چه شرکت در حال خرید باشد (تا زمانی که کسی آن را به نوعی ساخته است). این شرکت شغل ایجاد می کند. از آنجا که شخصی مجبور بود چیزهایی را که شرکت خریداری می کند ، بسازد و برای اینکه کسی بتواند کالاهایی را بفروشد ، آن شخص مجبور به اشتغال بود. بنابراین ، خرید سهام سهام در یک شرکت - هر شرکتی - ذاتاً اقتصاد را تحریک می کند. اگر می توانید سهام یک شرکت خوب و قوی را خریداری کنید که درآمد خوبی داشته باشد و مدیریت خوبی داشته باشد و رشد کند ، پس خرید اولیه شما ضربه بزرگی به اثر دارد که باعث می شود اقتصاد را با رشد خود تحریک کند. این یکی از دلایل اساسی است که به بانکداران سرمایه گذاری حقوق زیادی پرداخت می شود ، زیرا کارآمد نگه داشتن بازارها به خودی خود یک کالای اقتصادی است و این همان کاری است که قرار است انجام دهند.

اما ، اگر به جای سرمایه گذاری در سهام یا اوراق قرضه که اونس طلا یا فلز گرانبهای دیگر خریداری می کنید ، چه می شود؟اگر به حباب براق بخرید چه می کنید؟من استدلال خواهم کرد که این چهار اثر ضد تولید برای اقتصاد جهانی دارد که همه آنها بد هستند و برخی از آنها دلایلی را که در وهله اول حباب خریداری کرده اید تقویت می کند.

1) اولین تأثیر غرق شدن سرمایه سرمایه گذاری به طلا این است که کشته شده است. دیگر لازم نیست که نیازها و خواسته های نسل بشر را برآورده کنیم. در آنجا در یک امن ، براق و یخ زده قرار دارد. از آنجا که این سرمایه در اقتصاد شرکت نمی کند ، اقتصاد نمی تواند به سرعت رشد کند. هدر رفته و راکد است. بنابراین ، اگر افراد کافی بتوانند پول خود را به طلا غرق کنند و اقتصاد واقعی تا حدی در نتیجه این کار راکد می شود ، پس از آن طلا شروع می شود و مانند یک سرمایه گذاری بهتر و بهتر به نظر می رسد. هرچه سرمایه گذاران بیشتری که به حباب براق می خرند ، باهوش تر و باهوش تر به نظر می رسند و اقتصاد بیشتر و بیشتر کم خونی می شود. اکنون حباب طلای جهان چقدر بزرگ است؟حدود 9 تریلیون دلار. این یک بخش عظیمی از دارایی های جهان است که نسبتاً صحبت می کند. اگر این امر به سرمایه گذاری اقتصادی تولیدی و خرید چیزها تبدیل شود ، اقتصاد بسیار سالم تر خواهد بود. این تقریباً 10 ٪ از دارایی های خالص جهان است ، بنابراین می توانیم تصور کنیم که قرار دادن این پول در اقتصاد جهانی باعث رشد 10 ٪ تولید ناخالص داخلی جهان می شود. و با یک ضربه مانند آن ، اقتصاد جهانی احتمالاً برای مدتی سالم خواهد بود.

2) دومین اثر ضد تولید سرمایه گذاری گسترده کالاها این است که حمایت سرمایه گذار مصنوعی از قیمت طلا باعث ایجاد ناکارآمدی اساسی و بسیار بد اقتصادی می شود. به عنوان مثال ، صدها میلیارد کلاه بازار در شرکت های معدن طلا ایجاد شده است. Newmont Mining (NEM) ، Goldcorp (GG) و Barrick Gold (ABX) به تنهایی بیش از 100 میلیارد دلار بازار بین آنها دارند و شرکت های طلای زیادی در آنجا وجود دارند. علاوه بر این ، میلیاردها کلاه بازار اضافی در شرکت هایی که صنعت معدن را تأمین می کنند ایجاد شده است. مشکل این است که تمام این پول به سمت هیچ چیز مفیدی پیش نمی رود. این امر به سمت آسانتر کردن زندگی هر کسی یا بهتر یا تولیدی نیست. این اطمینان حاصل می کند که سرمایه گذاران طلا می توانند چیزهای کمی براق تر در گاوصندوق خود داشته باشند تا یک بار به یکبار نگاه کنند. و در پایان ، هنگامی که حباب طلا از بین می رود ، همانطور که تمام حباب ها باید ، این سوءاستفاده کل صنایع را خراب می کند. صنعت معدن طلا ویران خواهد شد و برای زنده ماندن تلاش می کند. بسیاری از شرکت ها ممکن است ورشکسته شوند ، یا حداقل ببینند که قیمت سهام آنها به ارزیابی های ریز و درشت فرو می رود و تولید آن کاهش می یابد. شرکت هایی که صنعت معدن مانند Caterpillar (CAT) را تأمین می کنند ، از دو برابر از دست دادن تقاضا از شرکت های معدن طلا و گسترش ناگهانی یک دسته کامل از دوازده اندکی استفاده شده در بازار که سایر معدنچیان هم اکنون می توانند خریداری کنند ، می چرخند.

3) هر آنچه برای تولید آن به طلا یا سایر فلزات گرانبها نیاز دارد به دلیل تقاضای مصنوعی و فتیشیستی برای آن گران تر می شود. این شامل جواهرات ، الکترونیک مصرفی ، پر کردن دندان ، مبدل های کاتالیزوری و بسیاری از محصولات دیگر است. این امر باعث می شود تا مصرف کنندگان مجبور به خرج کردن پول بیشتری برای گرفتن این چیزها شوند ، که باعث می شود تقاضا برای آنها تا حدودی (آسیب رساندن به تولید کنندگان) کاهش یابد و از خرید مردم به طور کلی جلوگیری می کند ، به اقتصاد و استاندارد زندگی آنها آسیب می رساند. بشرتعداد کمی از آنها می توانند حباب براق را در گاوصندوق خود نگه دارند.

4) اثر نهایی این است که با داشتن پول در حباب براق ، سرمایه گذاران فلزات گرانبها با کاهش سرعت پول باعث کاهش تورم می شوند. این امر باعث می شود که بخش دولت سیاست تورمی در هزینه های کسری و کاهش کمی را برای مبارزه با تورم دنبال کند. هنگامی که حباب طلا به هم می ریزد ، پولی که اکنون در طلا گره خورده است (حداقل ، آنچه سرمایه گذاران موفق به بیرون آمدن به موقع می شوند) حتی قبل از اینکه فدرال رزرو سعی کند ترازنامه خود را باز کند ، تورم را ایجاد می کند. از قضا ، هرچه حباب طلا بزرگتر شود ، تورم نهایی که باعث ایجاد تورم می شود ، تورم که قرار بود از آن محافظت شود.

به طور خلاصه ، حداقل 4 دلیل بسیار خوب وجود دارد که چرا سرمایه گذاری در طلا یک رفتار وحشتناک است که به اقتصاد واقعی آسیب می رساند. فعالیت اقتصادی کمی که احتکار طلا را تشویق می کند تقریباً کاملاً بدخلقی است. بازپرداخت پول در طلا به اقتصاد واقعی می تواند با معکوس کردن 4 اثر منفی ، باعث بهبودی قدرتمند اقتصادی شود. حباب براق همچنین فرصت های کوتاهی را ایجاد می کند ، به ویژه در طلا و نقره. آنها می گویند که بازارها می توانند غیر منطقی باقی بمانند تا بتوانید حلال بمانید و شاید این درست باشد. با این وجود ، 150 دلار ژانویه 2014 در برابر SPDR Gold Trust (GLD) بسیار ارزان قیمت به نظر می رسد ، با قیمت زیر 7 دلار. همه حباب ها نشان دهنده سوءاستفاده هستند و به همین دلیل به اقتصاد آسیب می رسانند ، اما همانطور که توضیح دادم ، سرمایه گذاری فلزات گرانبها حتی بیشتر از یک حباب عدالت به اقتصاد آسیب می رساند. در نهایت همه حباب ها نیز ظاهر می شوند. حباب طلای 9 تریلیون دلاری فرصت های کوتاه مدت چشمگیر را ایجاد کرده است که بیشترین تأثیرات آن در شرکت های فلز و معدن وجود دارد و تأثیراتی را در تأمین کنندگان معدن مشاهده می کند. در حالی که هیچ کس نمی تواند بازار را پیش بینی کند ، با طلای حدود 6 برابر و تورم فقط از سال 2001 در حدود 1. 33 برابر است ، من معتقدم که این تنها زمان قبل از خراب شدن این حباب است ، با تمام عواقب شرکت کننده ، که بیشتر آنها این کار را خواهد کرد. در واقع برای اقتصاد بسیار خوب است.

سرانجام ، یک عنصر کوچک از یک مورد گاو واقعی برای طلا وجود دارد که باید به نفع عینیت ذکر شود. جمعیت جهان از سال 2001 حدود 15 ٪ افزایش یافته است. با این حال ، میزان طلا در جهان نیز تقریباً به همان میزان افزایش یافته است ، از آنچه می توانم بگویم. با وجود این ، به عنوان فرهنگ هایی مانند هند که جواهرات طلایی بسیار با ارزش خود را در ثروت و جمعیت رشد می کنند ، تقاضای آنها برای طلا باید به رشد خود ادامه دهد. من معتقدم که این تقریباً برای توضیح قیمت فعلی طلا کافی است ، اما من به این اجازه می دهم که طلا در سال 2012 ارزش عادلانه 500 دلار یا حتی 600 دلار در هر اونس داشته باشد ، در تورم و برخی تقاضا افزایش یابد. و صرف نظر از اینکه پرونده صعودی یا نزولی برای طلا مبتنی بر استفاده واقعی از انسان است ، من استدلال می کنم که داشتن 9 تریلیون دلار سرمایه گذاری در این دارایی ها هنوز یک فعالیت بسیار غیر اقتصادی است.

افشای اطلاعات: من هیچ موقعیتی در سهام ذکر شده ندارم و هیچ برنامه ای برای شروع موقعیت در طی 72 ساعت آینده ندارم. من این مقاله را خودم نوشتم و این نظرات خودم را بیان می کند. من جبران خسارت برای آن دریافت نمی کنم (غیر از جستجوی آلفا). من با هیچ شرکتی که سهام آن در این مقاله ذکر شده است ، هیچ رابطه تجاری ندارم. در حالی که من قصد ندارم در 72 ساعت آینده موقعیت های کوتاه را آغاز کنم ، اما من به شدت فکر می کنم که در چند ماه آینده تا یک سال موقعیت کوتاهی داشته باشم.

سلب مسئولیت: این مقاله فقط برای اهداف اطلاعاتی و توجه شما است. اگر تصمیم دارید که در مورد این پایان نامه سرمایه گذاری عمل کنید ، فقط باید بعد از دقت دقیق از طرف شما باشد. من معتقدم که استدلالهایی که من مطرح کرده ام معتبر است ، و سرمایه گذاری فلزات طلا و گرانبها نه تنها یک حباب است ، بلکه به دلایلی که ذکر کردم با توجه به اقتصاد واقعی مخرب است. اگر متضاد یا نکات دیگری دارید که می خواهید ارائه دهید ، من از بحث استقبال می کنم. با تبلیغات و اشتیاق و ترس که در مورد طلا شناور است ، من مطمئن هستم که این مقاله بحث های روحیه ای را برانگیخته است.