طولانی ترین دین

ساخت وبلاگ

Chesney assumed the deanship at Hopkins on Nov. 5, 1929—a week after the Stock Market crash.

از آنجا که ادوارد میلر ، سیزدهمین معاون دانشکده پزشکی ، ماه آینده یک دوره 16 ساله پرشور را به پایان رساند ، او می تواند یک نقطه عطف دیگر را به سابقه خود اضافه کند: او دومین دوره طولانی ترین تاریخ در تاریخ هاپکینز بود. بنابراین چه کسی رکورد طولانی ترین دین را در اختیار دارد؟به نظر می رسد که این تمایز متعلق به آلن میسون چسنی 12 ، رئیس ششم است. چسنی (1964-1988) 24 سال حیرت انگیز را از سال 1929 تا 1953 خدمت کرد و به طور قاطع رهبری آلما را از طریق رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم رهبری کرد.

علی رغم موانعی که چسنی با آن روبرو شد ، امروز جانس هاپکینز Cognoscente او را با مجموعه ای از دستاوردها اعتبار می دهد. چسنی در انجام یکی از وظایف مقدس ترین دین ، به عنوان مثال ، انتخاب مدیران بخش ، چندین ملاقات مهم انجام داد. او آلفرد بلالوک را که به پیشگام عمل کودک آبی زندگی کمک کرد ، نام برد تا جراحی سر انجام شود. وی A. McGehee Harvey را انتخاب کرد ، که به عنوان بهترین پزشک در روز خود شناخته شد و به عنوان سرپرست پزشکی. و او راسل مورگان را انتخاب کرد ، که به عنوان اولین رئیس رادیولوژیست هاپکینز ، پیشرفت های باورنکردنی در تکنیک های تصویربرداری را به جهانیان داد. چسنی همچنین تاریخ سه جلدی از بیمارستان و دانشکده پزشکی جان هاپکینز را نوشت و بایگانی دانشکده پزشکی ناشناس را در اینجا تأسیس کرد ، که اکنون یکی از بهترین مخازن این کشور است.

اما بزرگترین دستاورد دینت چزنی ممکن است به سادگی نگه داشتن دانشکده پزشکی باشد. چرا (و چگونه) او نزدیک به یک ربع قرن دین باقی ماند ، به خوبی می تواند مربوط به زمانهای خطرناک باشد که در آن خدمت می کرد. به نظر می رسید که شیوه ای پایدار و غیرقابل توصیف او فقط لمس صحیح را به یک دانشکده پزشکی که در تلاش برای حفظ وضعیت خود در پزشکی آمریکا است ، به ارمغان می آورد. چسنی به عنوان یک طرفدار سرسخت آزادی دانشگاهی ، معیارهای عالی آموزشی و تحقیقات پزشکی بی نظیر - که توسط دانشکده به دست آمده است ، ایستاد.

"من یک بار او را شنیدم که می گوید ،" معاون دانشکده است "، به یاد می آورد که پیشگام علوم اعصاب ورنون Mountcastle '42 ، که سالهای اولیه آن در دانشکده در سالهای پایانی چسنی به عنوان دین آشکار شد. او یک رهبر نبود بلکه یک نوع سازمان دهنده بود. او یک بالتیمور کلاسیک و محفوظ بود: فردی بسیار مودب و خوش اخلاق که عقاید محکمی داشت. "

Mountcastle خاطرنشان می کند، با این حال، چسنی یک خطای بزرگ داشت. او به پذیرش پول فدرال برای تحقیقات یا آموزش پزشکی اعتقادی نداشت. هنگامی که مرکز تحقیقات فدرال پس از جنگ جهانی دوم به طور کامل فعال شد، رئیس دانشگاه از بزرگی دولت صرف نظر کرد. Mountcastle می‌گوید: «این بدان معنا بود که به مدت 10 سال، هاپکینز عقب ماند. بازسازی‌ها و ساختمان‌های جدید بسیار مورد نیاز به حالت تعلیق درآمدند و برخی از اساتید استثنایی به دلیل محدودیت‌هایی که در توانایی آنها برای دریافت کمک‌های مالی فدرال برای حمایت از تحقیقات و تکمیل حقوق ناچیزشان وجود داشت، ترک کردند. Mountcastle می‌گوید، امتناع چسنی از پذیرش بودجه فدرال «یک نقص بزرگ برای جوانانی بود که سعی می‌کردند راه خود را در پزشکی دانشگاهی باز کنند». رئیس دانشگاه احساس کرد که برای اینکه یک پزشک تمام وقت در دانشکده باشید، باید مستقلاً ثروتمند باشید. Mountcastle که خود را در آن گروه می‌داند، می‌گوید که این برای کسانی که مستقلاً ثروتمند نبودند، بسیار سخت بود.

از قضا چسنی هم همینطور بود. اگرچه موقعیت خوبی داشت، اما ثروتمند نبود. حقوق سالانه او در سال 1945 فقط 9000 دلار بود - 5000 دلار برای ریاست، 4000 دلار برای نقش او به عنوان دانشیار پزشکی که تشخیص آزمایشگاهی را تدریس می کرد. چسنی در 17 ژانویه 1888 به دنیا آمد. خانواده او ریشه عمیقی در مریلند داشتند. چسنی یک بار با افتخار به یکی از دوستانش گفت که او از نوادگان مستقیم میسون لاک ویمز، کشیش مریلندی است که افسانه درخت گیلاس را درباره جورج واشنگتن ساخته است.

چسنی در سال 1905 در مقطع کارشناسی وارد هاپکینز شد. او به عضویت فی بتا کاپا انتخاب شد، در تیم فوتبال کوارتربک بازی کرد و برای سه تیم لاکراس قهرمانی ملی متوالی ستاره شد.(بعدها او را به تیم لاکراس تمام وقت هاپکینز معرفی کردند.) با ورود به دانشکده پزشکی در سال 1908، چسنی در صدر کلاس سال 1912 فارغ التحصیل شد. این دو اکنون تنها فارغ التحصیلان دانشکده پزشکی هستند که این نقش را به عهده دارند.)

پس از کارآموزی و اقامت هاپکینز ، چسنی سه سال را در بیمارستان انستیتوی راکفلر نیویورک قبل از پیوستن به سپاه پزشکی ارتش گذراند ، هنگامی که این کشور وارد جنگ جهانی اول شد. در طی خدمات خارج از کشور در فرانسه و آلمان ، وی به عفونت گوش که باعث می شود بقیه او را طاعون کند. زندگی خود. منجر به کم شنوایی پیشرونده که توانایی او در استفاده از استتوسکوپ را محدود می کرد ، این معلولیت برنامه خود را برای تبدیل شدن به یک متخصص پنومونی تغییر داد. در عوض ، او توجه خود را به درمان سیفلیس و عفونت های مزمن جلب کرد و چندین مطالعه میکروبیولوژیکی تأثیرگذار نوشت. وی در سال 1919 به عنوان استادیار پزشکی در دانشگاه سنت لوئیس واشنگتن منصوب شد ، سپس در سال 1921 به هاپکینز بازگشت. هشت سال بعد ، در 5 نوامبر 1929-یک هفته پس از سقوط بازار سهام-41 ساله 41 سالهدین نامگذاری شد.

این یک لحظه مناسب برای فرض رهبری دانشکده پزشکی نبود. رونق ساختمان دهه 1920 به پایان رسید و برای دو دهه آینده هیچ ساخت و ساز عمده ای وجود نخواهد داشت. توماس ترنر در میراث تعالی خاطرنشان کرد: "روانشناسی افسردگی وارد شده است.""اعلامیه ها برای روشن شدن چراغ های بلااستفاده بالا رفتند ، از پانسمان های جراحی کمتری استفاده می شد ، گزارش سالانه در اندازه کاهش می یابد ، و بیماران با فشار بیشتری برای پرداخت های بالاتر تحت فشار قرار می گرفتند."در عمق افسردگی ، در حقیقت ، 66 درصد از کل بیماران در بخش های عمومی به صورت رایگان تحت درمان قرار گرفتند.

چسنی با علیرغم کاهش بودجه و کاهش حقوق ، امور مالی دانشکده پزشکی را با احتیاط مدیریت کرد اما نتوانست از کسری جلوگیری کند. او دائماً به دنبال بودجه اضافی از شهر و ایالت برای تأمین هزینه های مراقبت از فقرا بود. در سال 1932 ، او حتی "یک قرعه کشی بزرگ جارو" را پیشنهاد کرد که شاید با اجرای Preakness مرتبط باشد ، تا بتواند برای مراقبت از بیمار بومی پول جمع کند. در سال 1935 ، وی مجبور شد یک درایو جمع آوری کمک های مالی در سطح شهر را آغاز کند ، اولین بار در تاریخ هاپکینز. تا سال 1936 بودجه دانشکده پزشکی به رنگ سیاه بود و برای سه سال آینده چنین خواهد بود. سپس ، درست همانطور که مدرسه شروع به خارج شدن از جنگل کرد ، ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم شد. طی شش ماه ، فعال سازی دو واحد پزشکی نظامی هاپکینز 38 عضو دانشکده را حذف کردند. تا ژوئن سال 1942 ، 92 پزشک دانشکده یکنواخت بودند. مأموران خانه مستقیماً وارد ارتش شدند.

با توجه به اینکه متقاضیان دانشکده پزشکی نیز از بین رفتند ، مدرسه نیازهای سفت و سخت خود را خم کرد و برخی از دانش آموزان را بدون مدرک و صلاحیت لیسانس به زبان آلمانی و فرانسوی پذیرفت. از ژوئن سال 1942 تا مارس 1946 ، هاپکینز همچنین با از بین بردن تعطیلات تابستانی و فارغ التحصیلی دو کلاس هر سال برنامه پزشکی خود را تسریع کرد. با این حال ، چسنی ، یکی از طرفداران سرسخت بالاترین استانداردهای دانشگاهی ، با جدیت به تصمیم 1944 ارتش برای کاهش نیاز پیش از رسانه خود از دو سال به 15 ماه اعتراض کرد. وی به خورشید بالتیمور گفت: "به نظر من ارتش در قطع این دوره مقدماتی اشتباه کرد.""نتیجه این خواهد بود که پسران هنگام جوان تر بودن ، بالغ کمتر ، برای آموزش پزشکی وارد می شوند. این که آیا آنها قادر به انجام کارهای بهتر خواهند بود ، هیچ کس نمی تواند بگوید. "

پاسخ مشخصه بود. چسنی هرگز در هنگام به چالش کشیدن استانداردهای وی از انجام نبرد دریغ نکرد. پس از جنگ ، وی به یک دشمن صریح ضد ویروسیست ها تبدیل شد که کمپین های خود را برای پایان دادن به آزمایش های پزشکی روی حیوانات از دهه 1930 برای او یک ناوگان بود. در سال 1948 ، در طول اوج یک درایو ضد ویروسی محلی ، او حتی خانه Eutaw Place خود را به عنوان وثیقه برای مردی که به دلیل فروش گربه ها و سگ ها به هاپکینز و دانشگاه مریلند برای آزمایش های پزشکی دستگیر شده بود ، قرار داد. در سال 1950 ، هنگامی که ضد ویروسیست ها برای ممنوعیت آزمایش حیوانات ، همه پرسی در مورد رأی دادن به شهر دریافت کردند ، چسنی به یک رهبر خستگی ناپذیر مخالف این لایحه تبدیل شد. با صراحت شکست خورد.

برای بسیاری از دانشکده ها ، چسنی به نظر می رسید که طنز است. ورنون Mountcastle به یاد می آورد: "من فکر نمی کنم که من تا به حال او را به هر چیزی خندیده ام."با این حال ، برای بستن همکاران و دوستان ، علی رغم روزافزون ناشنوایی ، دین شوخ طبعی را به نمایش گذاشت. در روز شکرگذاری در سال 1937 ، هنگامی که کارکنان کوچک وی در حالی که او در حال بهبودی در خانه از یک بیماری سه هفته ای بود ، او را به او فرستادند ، او یک یادداشت تشکر عجیب و غریب نوشت: "من ناگهان فهمیدم که روز شکرگذاری است ، وقتی همه هستندتصور می شود ... برای همه نعمت های آنها تشکر می کنم. آیا ممکن است این باشد که آن روحهای فقیر و رنج آور در دفتر دین ، از اینکه همراهشان بیمار و خارج از راه بودند ، تشکر می کردند؟

دین تابستان های خود را در گوزن Isle در ماین گذراند. بیش از 30 سال ، او صاحب افتخار یک کلاس کلاس دوستی 31 پا به نام دیکتاتور بود که در سال 1904 ساخته شد. او به دو پسر و دختر خود آموخت که روی آن قایقرانی کنند ، و او و همسرش کورا به خاطر آنها مشهور بودندمهمان نوازی در قایق خود و در خانه صخره ای آنها در بالای خلیج Penobscot.

چسنی سرانجام در سال 1953 از دین استفاده کرد. هنگامی که او از کار خود بازنشسته شد و یک ربع قرن را در اختیار داشت ، وی به طرز وحشیانه ای به یک دوست نوشت: "از یک چیز که من قانع شده ام و این این است که بازنشستگی در حالی که همکاران شما بازنشسته می شوند بسیار بهتر استمی خواهم که بمانید ، از این که به جایی بروید که آنها می خواهند شما بروید اما شجاعت این را ندارید که به چهره خود بگویید! "*

تحليلات الفوركس...
ما را در سایت تحليلات الفوركس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یکتا ناصر بازدید : 61 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 20:06