چگونه می توان ارزش یک NFT را تخمین زد

ساخت وبلاگ

از 5 تا حدود 20 سالگی در خانه حراج خانواده ام کار کردم. ما مجموعه هایی از انواع ، از مبلمان ناکاشیما گرفته تا چهره های Lladro گرفته تا بلک چین گرفته تا سکه های نادر گرفته تا کارتهای بیس بال را فروختیم. به عنوان یک کلاس جدید از کلکسیون ها به اهمیت می پردازند - NFTS - حراج در من می گوید آشنا به نظر می رسد ، معامله گر در من می گوید ممکن است چیزی در اینجا وجود داشته باشد ، و شکاک در من می گوید این به نظر می رسد مانند یک مد است.

این توضیح دهنده سطح 101 دیگری در مورد NFT نیست. در حال حاضر هزاران مقاله وجود دارد. اگر می دانید آنها چه هستند ، احتمالاً می خواهید بدانید که چگونه آنها را ارزش قائل شوید تا بتوانید بفهمید که آیا سرمایه گذاری کنید.

در تمام سالهای کمک به فروش کلکسیونرها ، به این نتیجه رسیدم که کلکسیونرها از مجموعه ای از سه ویژگی ارزش کسب می کنند: برند ، کمبود و بازار. من معتقدم که این همان سه ویژگی است که ارزش کلکسیون های فیزیکی را تعیین می کند که ارزش NFT ها را نیز کنترل می کند. در زیر ، اکتشافی در مورد آنچه من فکر می کنم هرگونه جمع آوری ارزشمند و چارچوبی برای چگونگی ارزش گذاری کلکسیونرها ، از جمله NFT ها را ایجاد می کند.

کلکسیون و اجماع

مهمترین چیز برای پذیرش در مورد سرمایه گذاری در کلکسیون ها این است که آنها هیچ ارزش ذاتی عینی ندارند. هنگامی که در سهام سرمایه گذاری می کنید ، سهمی از جریان نقدی آینده شرکت زیرین شرکت را خریداری می کنید. به همین ترتیب ، می توانید جریان نقدی آینده را تخمین بزنید و آن جریان ها را به زمان حال تخفیف دهید تا یک ارزش ذاتی ایجاد شود. همه سرمایه گذاران این کار را انجام نمی دهند ، شاید تعداد کمی از آنها این کار را انجام دهند ، اما با این وجود ، ارزش ذاتی قابل توجه است.

کلکسیون ها چنین جریان نقدی آینده ندارند و صرفاً به اجماع برای تعیین ارزش متکی هستند. این تقاضای جمعی از گروه بر اساس درک آن از کلکسیونی است که ارزش و ارزش آن را شکل می دهد. بدون گروه برای جمع آوری چیزی ، چیز واقعاً جمع آوری نیست ، یعنی ارزش جمع آوری. هر فرد خاص ممکن است به طور مستقل عاشق یک باسکیات برای آنچه به او می گوید ، اما این پذیرش جمعی از درخشش یک هنرمند است که تقاضا برای کار ایجاد می کند و باعث می شود که به جای 20 دلار در گوشه خیابان ، به ارزش میلیون ها دلار ارزش داشته باشد.

در حالی که یک کلکسیون از منظر مالی هیچ ارزش ذاتی ندارد ، با توجه به احساس شخصی خریدار در مورد کالا ، ممکن است ارزش ذاتی داشته باشد ، به همین دلیل قانون شماره یک برای هر جمع کننده گاه به گاه خرید چیزهایی است که شما واقعاً دوست دارید. به این ترتیب ، در بدترین حالت ، شما از طریق لذت بردن مقداری از دارایی دریافت می کنید ، حتی اگر به پایان بی ارزش باشد.

برند ، کمبود ، بازار

برند ، کمبود و بازار عناصری هستند که اجماع پیرامون ارزش هر مجموعه داده شده را ایجاد می کنند. برند باعث ایجاد ارزش می شود ، کمبود ارزش را افزایش می دهد و بازارها قیمت را در یک چرخه با فضیلت ایجاد می کنند که منجر به مطلوبیت هر مجموعه داده شده می شود. در این چرخه فضیلت ، عوامل ذاتی و بیرونی وجود دارد که برند ، کمبود و بازار را تشکیل می دهند که مانند این جریان می یابد:

ارزش هر کلکسیونی با نام تجاری شروع می شود. یک کلکسیونی بدون مارک هیچ بازاری به آن علاقه ای نخواهد داشت و بنابراین هیچ ارزشی برای پیشرفت از طریق کمبود ندارد. برند هر کلکسیون داده شده توسط ترکیبی از خصوصیات ذاتی خالق و موضوع و ویژگی بیرونی تأثیرگذار ایجاد می شود.

سازندگان کسانی هستند که جمع آوری می کنند. این می تواند یک هنرمند مانند Beeple یا Xcopy یا شرکتی مانند LARVA LABS (Cryptopunks) یا Dapper Labs (Topshot) باشد. نوازندگان ، نویسندگان ، استودیوها ، مجلات و سایر افراد و مؤسسات خلاق همه می توانند به عنوان سازندگان NFT فعال باشند.

موضوعات همان چیزی است که کلکسیونی در مورد آن است. این می تواند یک سری از خلاقیت های روزانه مانند همه روزهای Beeple باشد: 5000 روز اول ، هنر 8 بیتی مانند رمزنگاری ها یا ورزشکاران حرفه ای مانند Topshot. برخی از NFT ها با خود تأثیرگذار همراه هستند ، مانند آزمایش BitClout با سکه های خالق که نمایانگر افراد مشهور است.

هم هنرمند و هم موضوع از ویژگی های ذاتی کلکسیونی هستند زیرا نمی توانند از آن جدا شوند. یک بوق همیشه یک بوق خواهد بود. Topshot LeBron همیشه یک Topshot LeBron خواهد بود. ارزش هنر بول به محبوبیت وی در طول زمان بستگی دارد ، همانطور که ارزش کلکسیون های LeBron نیز خواهد بود.

اینفلوئنسرها طعم دهنده هایی هستند که با شکل دادن به اجماع ، کلکسیون ها را محبوب می کنند. تأثیرگذار در دنیای NFT شامل پذیرندگان رمزنگاری اولیه ، خود هنرمندان و افراد مشهور مانند الون مسک است. تأثیرگذار ممکن است به هنرمند ، موضوع یا هر دو علاقه مند باشد. از آنجا که تأثیرگذار یک خالق یا موضوع را تبلیغ می کند ، آنها با محرک تقاضای خریداران بازاری ایجاد می کنند. هر جا که بازاری از خریداران مایل خود را ارائه دهد ، فروشندگان وقتی قیمت مناسب هستند ، دنبال می شوند.

قبل از اینکه بتوانیم در مورد قیمت حاصل از شرکت کنندگان در بازار صحبت کنیم ، باید کمبود را در نظر بگیریم. کمبود به نوعی ضرب در مقدار ایجاد شده توسط برند یک کلکسیونی خدمت می کند. کمبود ، مانند برند ، دارای سه معیار فرعی است: کمبود مطلق ، کمبود نسبی و در دسترس بودن.

کمبود مطلق این است که چند مورد از یک مارک خاص در دسترس است. 10،000 رمزنگاری وجود دارد ، و فقط 10،000 نفر وجود خواهد داشت. به نظر می رسد میلیون ها لحظه در گردش وجود دارد و با انتشار لحظات جدید ، این تعداد افزایش می یابد.

کمبود نسبی این است که یک مورد خاص در بین مجموعه مطلق چقدر کمیاب است. از 10،000 رمزنگاری ، فقط 88 نفر زامبی ، 24 میمون و 9 بیگانگان هستند و این پانک ها را با ارزش تر می کند زیرا تعداد کمتری از آنها وجود دارد. از میلیونها لحظه برتر ، برخی از لحظات - لحظات افسانه ای - فقط تعداد کمی در دسترس دارند. نادرترین 25 نسخه در مقایسه با لحظات مشترک با ده ها هزار نسخه در دسترس است.

کمبود شناخته شده یکی از ویژگی های اصلی NFTS است. خریداران دقیقاً می دانند که چه تعداد از موارد خاص به صورت مطلق و نسبی وجود دارد ، جایی که کلکسیونرهای کالاهای فیزیکی مانند کارتهای ورزشی یا ماشین یا کفش ممکن است هرگز دقیقاً بدانند که تعداد زیادی از موارد خاص وجود دارد.

هر دو کمبود مطلق و کمبود نسبی توسط خالق تعیین می شوند و می توانند در برند تأثیر بگذارند. اگر این برند در خارج از کمبود مطلوب باشد ، کمبود بیشتر همیشه یک برند را تقویت می کند. هیچ برندی صرفاً مطلوب نیست زیرا کمیاب است. برای ایجاد ارزش اولیه باید برند مستقل باشد.

کمبود مطلق و نسبی در نهایت بر در دسترس بودن تأثیر می گذارد ، یعنی تعداد موارد مربوط به یک مارک معین در هر زمان معین برای فروش در دسترس است. چیزی با کمبود مطلق تر به این معنی که فرصت های کمتری برای خریداران برای جمع آوری از آن برند وجود خواهد داشت ، و کالایی با کمبود نسبی بیشتر به معنای فرصت های کمتری برای خریداران برای جمع آوری آن جمع آوری خاص خواهد بود. کمبود بیشتر به عرضه محدود تبدیل می شود ، که می تواند در صورت جفت شدن با تقاضای شدید که توسط تأثیرگذار ایجاد می شود ، قیمت پویا را صعود کند.

برند و کمبود توسط بازار برای تعیین قیمت ارزیابی می شود. عوامل بازار مربوط به ارزش هرگونه کلکسیون داده شده ، فروش قبلی ، قیمت های ارزیابی شده و فروش مشابه است.

فروش قبلی قیمت مورد دقیق مورد نظر است و قوی ترین لنگر را برای ارزش یک کلکسیونی تعیین می کند. با فرض عدم تغییر منفی در یک برند ، قیمت های قبلی فروش اغلب به عنوان طبقه ای برای قیمت های فروش آینده برای کلکسیون ها خدمت می کنند. همیشه استثنائاتی از این قاعده وجود دارد ، به ویژه اگر یک دسته از جمع آوری در میان حباب باشد ، که ترکیدن آن به هر حال بر برند تأثیر منفی می گذارد.

قیمت های ارزیابی شده گاهی اوقات در رابطه با یک پیشنهاد یا حراج ، به ویژه برای کالاهای سطح بالا ارائه می شود (به کریستی مراجعه کنید). قیمت های ارزیابی شده توسط متخصصانی ایجاد می شود که در قیمت های قبلی فروش ، خالق ، موضوع و کمبود نقش دارند. آنها همچنین در فروش مشابه ، ویژگی نهایی بازار نقش دارند.

فروش مشابه قیمت هایی است که کلکسیون های مشابه در آن می فروشند. فروش مشابه معمولاً در تعیین قیمت املاک و مستغلات نیز استفاده می شود. در مورد Cryptopunks ، هر قیمت پانک داده شده می تواند به عنوان یک ترکیب برای هر پانک دیگر استفاده شود با توجه به اینکه در یک کلاس کلکسیونی مشابه قرار دارند. با این حال ، فروش مشابه ویژگی های منحصر به فرد کلکسیونی خاص را در نظر نمی گیرد. فروش یک پانک میمون ممکن است بینشی در مورد ارزش یک بیگانه داشته باشد ، اما فقط به عنوان یک نقطه داده ، نه یک مقدار دقیق.

تمام بازارهای کلکسیونی تحت تأثیر متغیر دیگری کاملاً جدا از خود جمع آوری هستند: اقتصاد. اقتصاد بهتر به طور کلی به معنای تمایل بیشتر به هزینه برای کلکسیون ها از انواع است. من کلان را یک عامل جداگانه و غیرقابل پیش بینی می دانم زیرا مربوط به ارزش گذاری کلکسیون ها است. به غیر از دانستن این یک عامل ، تنها نکته دیگر نسبت به NFTS ماکرو Crypto است. من معتقدم که به طور کلی وقتی Crypto در برابر اندازه گیری فیات عملکرد خوبی دارد ، تقاضا برای NFT افزایش می یابد. اگر بازارهای رمزنگاری سقوط می کردند ، فکر می کنم تقاضا برای NFT ها تحت تأثیر منفی قرار می گیرد. در هر صورت ، به نظر می رسد NFT های فروخته شده در فرقه رمزنگاری ، از نظر فیات به دست می آیند زیرا رمزنگاری از قیمت قدردانی می کند و در مورد معکوس ارزش خود را از دست می دهد.

تعیین ارزش

بنابراین چگونه این همه کمک می کند تا مقدار NFT را محاسبه کند؟متأسفانه ، چارچوب Collectibles به یک معادله ساده کاهش نمی یابد. همه ارزش گذاری کلکسیون ها بیشتر از علم است. كسانی كه در آغوش گرفتن ورزش هستند ، بهتر از كسانی كه به آنها سخت تر نزدیک می شوند ، بهتر عمل می كنند. من فکر می کنم همین امر در سایر رشته های سرمایه گذاری ، به ویژه سهام نیز صادق است. برای این منظور ، دو قیاس وجود دارد که می توانیم برای سرمایه گذاری در کلکسیون ها و NFT ها به طور خاص در نظر بگیریم: سرمایه گذاری و سهام عمومی.

کلکسیون ها به عنوان سرمایه گذاری

اگر قبل از تأسیس یک برند ، هرگونه جمع آوری را خریداری می کنید ، باید به عنوان یک سرمایه گذاری در مراحل اولیه (قبل از بذر یا بذر) فکر کنید. سرمایه گذاری در کلکسیون ها قبل از برند شبیه به سرمایه گذاری در یک شرکت قبل از آن است که مناسب بازار محصول باشد. شما در مورد هنرمند یا موضوع شرط بندی می کنید یا هر دو محبوب می شوند و به دلیل علاقه به برخی از گروه های تأثیرگذار هدایت می شوند. اگر خودتان تأثیرگذار هستید ، بهتر است. شما در این حالت یک VC ارزش افزوده هستید.

VC های کلکسیونی باید در نحوه ساخت یک مجموعه کمبود را در نظر بگیرند. کمبود مطلق باید دسته کلکسیون را به طور بالقوه جذاب تر کند ، و شما باید دلارهای سرمایه گذاری خود را روی موارد نسبتاً کمیاب تر متمرکز کنید. مانند قبل از بذر و Seed VC ، در صورت جمع آوری قبل از برند ، حداقل بازار وجود خواهد داشت. هرگونه Comps که وجود داشته باشد بر ارزش فعلی تأثیر می گذارد اما نباید در ارزیابی شما از کلاس جمع آوری بیش از حد تأثیرگذار باشد.

مانند سرمایه گذاری در مراحل اولیه ، بهتر است یک نمونه کار نسبتاً متنوع ایجاد کنید زیرا بیشتر مارک ها هرگز نیستند. انتظار بسیاری از صفر ها را داشته باشید ، بنابراین ، دوباره خرید چیزهایی که دوست دارید ، نه فقط چیزهایی که فکر می کنید ارزش آن را افزایش می دهد ، بهترین پرچین برای هر سرمایه گذاری در حال ظهور است.

کلکسیون ها به عنوان سرمایه گذاری عمومی

هر مجموعه ای که دارای یک مارک مستقر باشد بیشتر شبیه به خرید سهام عمومی است. یک بازار سالم از فروش قبلی و مشابه وجود دارد. جامعه ای از خریداران و فروشندگان وجود دارد که به طور فعال معامله می کنند. مطلوبیت کلکسیونی برقرار شده است.

سپس حساب متفاوت است. ممکن است با روند فروش مشابه شروع کنید و آن را به قیمت قبلی یک مورد اعمال کنید. ممکن است آن را با ارزش ارزیابی شده مقایسه کنید. سپس ممکن است فرضیات خود را در مورد چگونگی کرایه این برند در آینده و اینکه چگونه کمبود ممکن است علاقه فزاینده ای به برند را افزایش دهد ، بیان کنید.

مانند بازارهای عمومی ، اوراق بهادار جمع آوری تراشه آبی می تواند متمرکز تر باشد. برای تولید قوی ترین بازده نسبت به بازار ، باید اوراق بهادار متمرکز شود ، مبادا آنها به شاخص های کمد تبدیل شوند. برای اکثر افراد که NFT ها را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر می گیرند ، رویکرد سهام عمومی باهوش ترین است. با قویترین مارک به اسامی بچسبید زیرا به احتمال زیاد آنها می توانند ارزش رشد هنرمند و دسته را در مقایسه با پویایی ضربه یا از دست دادن تلاش برای یافتن بوق بعدی حفظ کنند. به عبارت دیگر ، خیلی دور از اجماع با NFT ها فاصله نگیرید ، مگر اینکه واقعاً عاشق هنر باشید.

نتیجه

من فکر می کنم NFT ها برای ماندن در اینجا هستند و فکر می کنم آنها فراتر از هنر سوداگرانه کاربردی دارند. NFTS می تواند مکانیسم قدرتمندی را برای سازندگان فراهم کند تا از موسیقی ، فیلم ها و نوشتن به عنوان نوع جدیدی از DRM استفاده کنند. آنها حتی ممکن است در یک مکانیزم جریان پول نقد در آینده ایجاد کنند که به صاحبان این امکان را می دهد تا سود خود را کسب کنند و به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که بیشتر از آنها مانند اوراق بهادار ارزش قائل شوند. حق امتیاز در حال حاضر یک صنعت قوی برای موسیقی است. NFT ها می توانند این مسئله را در بسیاری از صنایع دیگر دموکراتیک کنند.

در مورد اینکه آیا NFT ها در حباب هستند؟شاید. اگر بیشتر NFT ها در طی چند سال آینده 80 ٪ از ارزش 80 ٪ کاهش یابد ، من را تعجب نمی کند. همچنین من را تعجب نمی کند اگر NFT های تراشه آبی ، مانند رمزنگاری ها ، در چند سال آینده بسیار بالاتر باشند. حتی اگر هر دو اتفاق در آن بازه زمانی اتفاق بیفتد ، من را متعجب نمی کند زیرا آنها نتایج متقابل نیستند. با NFT ها شک و تردید می کند اما در معرض خطر خود بیش از حد شکاک است.< Pan> من فکر می کنم NFT ها برای ماندن در اینجا هستند و فکر می کنم آنها کاربردی فراتر از هنر سوداگرانه دارند. NFTS می تواند مکانیسم قدرتمندی را برای سازندگان فراهم کند تا از موسیقی ، فیلم ها و نوشتن به عنوان نوع جدیدی از DRM استفاده کنند. آنها حتی ممکن است در یک مکانیزم جریان پول نقد در آینده ایجاد کنند که به صاحبان این امکان را می دهد تا سود خود را کسب کنند و به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که بیشتر از آنها مانند اوراق بهادار ارزش قائل شوند. حق امتیاز در حال حاضر یک صنعت قوی برای موسیقی است. NFT ها می توانند این مسئله را در بسیاری از صنایع دیگر دموکراتیک کنند.

تحليلات الفوركس...
ما را در سایت تحليلات الفوركس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یکتا ناصر بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 22:18